میان سنگی چیست و چه تفاوتی با فراپارینه سنگی دارد؟
هنر در این دوران به چه صورت بود؟
ریشهی خط هیروگلیف در چیست؟
همه چیز دربارهی میان سنگی
دورهی انتقال پارینه سنگی به نوسنگی یا زندگی غارنشینی به اولین روستاها و تمدنهای بدوی را «میان سنگی» “Mesolithic” میگویند. اصطلاح میان سنگی معمولا برای اروپا به کار میرود و در مورد خاور نزدیک از اصطلاح «فراپارینه سنگی» یا “Epipaleolithic” استفاده میشود به عبارت دیگر فراپارینه سنگیِ ما، میان سنگیِ اروپایی هاست.
این دوره اتمام یخبندان و انقراض ماموتها را به دنبال داشت و انسان شکارچی کمکم غارها را ترک کرد و به یکجانشینی روی آورد. بازهی زمانی این دوره بسته به موقعیت جغرافیایی متغیر است. در این دوره ذهن انسان برای ساختن ابزارهای زندگی تکامل یافت، به همین دلیل این دوره در تاریخ علم اهمیت زیادی دارد و دورهی آغاز فناوری بشر نیز نامیده میشود؛ برای مثال در این دوره انسان داس را ساخت، داسی که امروز هم نشانی از عقاید عصر حجری را در جامعهی ما دارد.
با این که مثل دورهی پارینه سنگی غذای اصلی انسان از شکار تأمین میشد اما به رژیم غذایی میان سنگی گیاهان، حیوانات کوچک و ماهی نیز اضافه شد و به عبارت دیگر این دوره آغاز کشاورزی و ماهیگیری نیز هست. همچنین جادوباوری نیز افزایش یافت به همین دلیل مراسمهای تدفین به وجود آمدند که ادامهی این باور در دورههای بعدی مقبرهها، گورهای تدفینی و حتی مومیایی کردن را به دنبال داشت که بخش اعظمی از تاریخ هنر را تشکیل میدهد و حتی تنها یادگار تمدنهای گذشته همین مقبره هاست. برای اهمیت این موضوع مصرباستان را بدون اهرام و مومیاییها تصور کنید.

هنر میان سنگی و تفاوت آن با نقاشیهای غارنشینان
هنر این دوره ادامهی هنر پدران غارنشینشان است و به نوعی تکمیل کنندهی آن است. به نقاشیهای این دوره نقاشیهای پناهگاهی نیز میگویند زیرا در پناهگاه های کم عمق صخرهای ترسیم شدهاند. نقاشیهای کوچک از پیکرههای جانوران نشاندهندهی ادامهی سنت نقاشیهای پارینه سنگی است، اما با دقت و ظرافت بیشتر، انتزاعیتر و خلاصه تر. مهارت هنرمندان میان سنگی در تجسم حرکت حیوانات و بازنمایی آن از پیشینیانشان بیشتر است. و بر خلاف نقاشیهای پارینه سنگی، که به غیر از چند مورد استثنایی از ترسیم پیکره آدم خودداری میشد، پیکرههای انسانی به صورت فردی و گروهی دیده میشوند.
از سال 1903 تا کنون در مناطقی مثل ساحل شرقی اسپانیا، رومانی، آسیای مرکزی، ایران و فلسطین آثاری از این دوران کشف شده است که مشهورترین آن در درهی «گاسولا» در اسپانیاست، پنج جنگاور یا رقصنده به عرض 22 سانتی متر وبا اغراق شدید در حرکت و استفاده از تکرار و سادهسازی تیر و کمانهایی که در دستشان است، گویی این نقاشی با سرعت هر چه تمام ترسیم شده بود.

در نقاشیهای دیگری از این دوره نیز از عنصر خط، ریتم و اغراق در حرکت استفاده شده است.
هدف و تأثیر
نقاشیهای پناهگاهی نیز مانند نقاشیهای غاری، کاربرد جادویی یا مذهبی داشتند، هرچند واقعگرایانهتر جلوه مینمایند.
بسیاری از محققان معتقدند تحول در نقاشیهای این دوران، باعث بهوجودآمدن «خط هیروگلیف» در مصر شده است. ترجمه متون «ایبریایی» و «لاتین» نشان میدهد که این نقاشیها، قرنها پیش هم کشف شدهبودند و در اواخر حاکمیت رومیان، این مکانها را مقدس میپنداشتند.
